پرونده "شغال سیاه " که یک زن و نوه 9 سالهاش را به طرز فجیعی به قتل رسانده بود، امروز در دادگاه کیفری رسیدگی شد.
ملل نیوز به نقل از فارس، عصر 12 مرداد سال گذشته، مأموران پلیس آگاهی شهرستان ورامین از وقوع قتل دلخراش یک زن مسن و نوه 9 ساله وی در خانه دختری او، باخبر شدند.
زن میانسالی که در این حادثه مادر و دخترش را از دست داده بود، به مأموران گفت: صبح زود از خانه به همراه شوهرم خارج شدم، اما عصر که برگشتیم با اجساد مادر و دخترم که سرشان بریده شده بود مواجه شدیم. مقداری از طلاهای مادرم و یک گوشی تلفن همراه به سرقت رفته است.
تحقیقات از تعدادی از مظنونان قتل، که بسیاری از آنها در محدوده سکونت مقتولان حضور داشتند آغاز شد اما تا مدتی هیچ سرنخی از قاتل یا قاتلان به دست نیامد.
ادامه مطلب ...موسی مندلسون، پدر بزرگ آهنگساز شهیر آلمانی، انسانی زشت و عجیب الخلقه بود. قدّی بسیار کوتاه و قوزی بد شکل بر پشت داشت.
موسی روزی در هامبورگ با تاجری آشنا شد که دختری بسیار زیبا و دوست داشتنی به نام فرمتژه داشت. موسی در کمال ناامیدی، عاشق آن دختر شد، ولی فرمتژه از ظاهر و هیکل از شکل افتاده او منزجر بود.
زمانی که قرار شد موسی به شهر خود بازگردد، آخرین شجاعتش را به کار گرفت تا به اتاق دختر برود و از آخرین فرصت برای گفتگو با او استفاده کند. دختر حقیقتاً از زیبایی به فرشته ها شباهت داشت، ولی ابداً به او نگاه نکرد و قلب موسی از اندوه به درد آمد. موسی پس از آن که تلاش فراوان کرد تا صحبت کند، با شرمساری پرسید :
- آیا می دانید که عقد ازدواج انسانها در آسمان بسته می شود؟
دختر در حالی که هنوز به کف اتاق نگاه می کرد گفت :
- بله، شما چه عقیده ای دارید؟
- من معتقدم که خداوند در لحظه تولد هر پسری مقرر می کند که او با کدام دختر ازدواج کند. هنگامی که من به دنیا آمدم، عروس آینده ام را به من نشان دادند و خداوند به من گفت:
«همسر تو گوژپشت خواهد بود»
درست همان جا و همان موقع من از ته دل فریاد برآوردم و گفتم:
«اوه خداوندا! گوژپشت بودن برای یک زن فاجعه است. لطفاً آن قوز را به من بده و هر چی زیبایی است به او عطا کن»
فرمتژه سرش را بلند کرد و خیره به او نگریست و از تصور چنین واقعه ای بر خود لرزید.
او سال های سال همسر فداکار موسی مندلسون بود
سازمان زیباسازی شهرداری منطقه 11 تهران تابلویی در چهارراه ولی عصر (عج) نصب نموده و در آن صلوات را به صورت گرافیکی نوشته است، به گونه ای که آل محمد در آن به صورت آل جهنم خوانده می شود!
البته قابل ذکر است که کلمه ی "جهنم" در این جمله مربوط به کلمه ی "فرجهم" است که گرافیست یا خطاط مربوطه "فر" آن را در پائین جمله آورده و نقطه "فر" را در بالای "جهم" و در نهایت، سهوا این کلمه به صورت آل جهنم خوانده می شود. یقینا این یک اشتباه سهوی است و تعمدی در کار نیست، لیکن بهتر است در ایجاد نگاره های گرافیکی جهت زیباسازی شهر و انتقال انگاره های دینی در قالب این چنین تابلو هایی دقت مضاعفی صرف نمائیم.
فراموش نکنیم ترکیب و یا کمپوزیسیون در مقوله هنر به صورت عام و در هنرخطاطی به صورت خاص، نقش بسیار مهمی ایفا می کند. گاهی همه بار القای یک مفهوم در هنر ، بر دوش "ترکیب" گذاشته می شود. و کمپوزیسیون از اولین گزاره های مبادی سواد بصری و هنر است. امیدواریم که این هنرمند عزیز سهوا از بکارگیری این موضوع مهم از سواد بصری، چشم پوشی کرده باشد