درویشی کودکی داشت که از غایت محبّت، شبْ پهلوی خودش خوابانیدی. شبی دید
که آن کودک در بستر می نالد و سر بر بالین می مالد. گفت: ای جان پدر چرا
در خواب نمی روی؟ گفت: ای پدر! فردا روزِ پنج شنبه است و مرا متعلّما
(درس های) یک هفته پیشِ استاد عرضه می باید که از بیم در خواب نمی روم
مبادا که درمانم، آن دوریش صاحب حال بود. این سخن بشنید نعره ای زد و بی
هوش شد. چون با خود آمد گفت: واویلا، وا حَسْرَتا؛ کودکی که درسِ یک هفته
پیش معلّم عرض باید کرد شب در خواب نمی رود پس
مرا که اعمالِ هفتاد ساله
پیش عرشِ خدا در روز مظالم (قیامت) بر خدایِ عالم الاَسرار عرض باید کرد
حال چگونه باشد؟
بیوگرافی شیلا خداداد:
شیلا خداداد
تاریخ تولد: 14 آبانماه 1359
محل تولد : تهران
بازیکنان
مشهور فوتبال جهان هر یک سلیقه ای را در انتخاب اتومبیلی که بیشتر از آن
استفاده می کنند، دارند. بدیهی است که بازیکنان فوتبال با دستمزدهای چند
میلیون یورویی اغلب بیش از یک اتومبیل داشته و مالک چندین اتومبیل هستند.
اما مساله این است که ترجیح می دهند بیشتر با کدام یک از اتومبیل هایشان
رانندگی کنند. نگاهی به اتومبیل مورد علاقه ۱۰ فوتبالیست مشهور.
لیونل مسی ستاره تیم بارسلونا و تیم ملی آرژانتین آئودی مدل Q7 یک SUV لوکس و قدرتمند را به سایر اتومبیل ها ترجیح می دهد.
به گزارش ایسنا، «فلیسیا فریسکو» که یک نوجوان اهل ایالت «فلوریدا» در آمریکا است در مصاحبهای با رسانههای دولتی این کشور عنوان کرد: من با این ببر بنگالی که «ویل» نام دارد و شش ماهه است، زندگی میکنم. با او غذا میخورم و در کنار تختم برایش جای خواب درست کردهام. این دختر نوجوان در ادامه به روزنامه دیلی میل یادآور شد: من از زمان تولد این ببر از اونگهداری کردهام و او همانند یک دوست و برادر است. این ببر شش ماهه علاقه خاصی به لیسیدن صورت من دارد. در گزارش رسانههای دولتی آمریکا هم آمده است که این ببر هنگامی که به دنیا آمد، توسط مادرش رانده شد و به همین دلیل این دختر نوجوان از او نگهداری کرده، به او غذا میدهد و با او بازی میکند.
رسانههای دولتی آمریکا اعلام کردند که یک دختر نوجوان با یک ببر شش ماهه زندگی میکند.
شخصی دیوار خانه اش را برای نوسازی خراب می کرد
خانه های ژاپنی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند
این
شخص در حین خراب کردن دیوار در بین ان مارمولکی را دید که میخی از بیرون
به پایش کوفته شده است.دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد .وقتی میخ را بررسی
کرد تعجب کرد این میخ چهار سال پیش هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود!!!چه
اتفاقی افتاده؟
مارمولک ۴ سال در چنین موقعیتی زنده مونده !!!در یک قسمت تاریک بدون حرکت.
چنین
چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است.متحیر از این مساله کارش را تعطیل و
مارمولک را مشاهده کرد.تو این مدت چکار می کرده؟چگونه و چی می خورده؟
همانطور که به مارمولک نگاه می کرد یکدفعه مارمولکی دیگر با
غذایی در دهانش ظاهر شد .!!!
مرد شدیدا منقلب شد.
چهار سال مراقبت. چه عشقی ! چه عشق قشنگی!!!
اگر موجود به این کوچکی بتواند عشق به این بزرگی داشته باشد پس تصور کنید ما تا چه حدی میتوانیم عاشق شویم اگر سعی کنیم
در
اوزاکا، شیرینیسرای بسیار مشهوری بود. شهرت او به خاطر شیرینیهای
خوشمزهای بود که میپخت. مشتریهای بسیار ثروتمندی به این مغازه میآمدند،
چون قیمت شیرینیها بسیار گران بود. صاحب فروشگاه همیشه در همان عقب مغازه
بود و هیچ وقت برای خوشآمد مشتریها به این طرف نمیآمد. مهم نبود که
مشتری چقدر ثروتمند است.
یک روز مرد فقیری با لباسهای مندرس و موهای
ژولیده وارد فروشگاه شد و عمداً نزدیک پیشخوان آمد. قبل از آنکه مرد فقیر
به پیشخوان برسد، صاحب فروشگاه از پشت مغازه بیرون پرید و فروشندگان را به
کناری کشید و با تواضع فراوان به آن مرد فقیر خوشآمد گفت و با صبوری تمام
منتظر شد تا آن مرد جیبهایش را بگردد تا پولی برای یک تکه شیرینی بیابد!
صاحب
فروشگاه خیلی مؤدبانه شیرینی را در دستهای مرد فقیر قرار داد و هنگامی که
او فروشگاه را ترک میکرد، صاحب فروشگاه همچنان تعظیم میکرد.
وقتی
مشتری فقیر رفت، فروشندگان
نتوانستند مقاومت کنند و پرسیدند که در حالی که برای مشتریهای ثروتمند از
جای خود بلند نمیشوید، چرا برای مردی فقیر شخصاً به خدمت حاضر شدید.
صاحب
مغازه در پاسخ گفت: مرد فقیر همهی پولی را که داشت برای یک تکه شیرینی
داد و واقعاً به ما افتخار داد. این شیرینی برای او واقعاً لذیذ بود.
شیرینی ما به نظر ثروتمندان خوب است، اما نه آنقدر که برای مرد فقیر، خوب و
باارزش است.
برگرفته از کتاب:
باترا، پرومودا؛ رمز و راز زندگی بهتر؛ چاپ نخست؛ تهران: انتشارات بهزاد