نسل درناهای سیبری که از روسیه میآمدند و ایران را برای زمستانگذرانی خود برگزیده بودند همانهایی که طبق سرشماری، هرسال تعدادشان در ایران کمتر از قبل میشد روز به روز کمتر شد تا اینکه کار به جایی رسید که فقط همین یکی باقی ماند؛ یک درنای سیبری نر؛ همانی که سال گذشته هم به ایران نیامد.
درنای سیبری، پارسال هم به ایران نیامد
ویژه نامه سرزمین من، گزارشی نگران کننده از ماجرای تنها درنای سیبری را بازگو می کند، که همراه هم نسلانش همه ساله در فصل زمستان به ایران می آمد، اما .... .
متن کامل این گزارش را بخوانید:
در حالی که این خبر بد، گمان ناگوار
انقراض درنای سیبری مهاجر به ایران را تقویت کرده بود، امسال بار دیگر در
دامگاهی در فریدونکنار دیده شد. البته برای درناهای سیبری، فقط ایران جای
زمستانگذرانی نیست، چین هرسال زمستان که میرسد میزبان گروههای دیگری از
چند هزار درنای مهاجر سیبری است که تعدادشان به بیش از 3200 قطعه میرسد.
این تعداد به همین یک قطعه درنای سیبری مهاجر به ایران، کل موجودی درنای
سیبری در جهان است. درنای مهاجر به ایران از گروه مهاجر دیگری است که
بازگشت دوباره آخرین بازمانده آنها بهانهای شد تا نگاه کوتاهی به سرگذشت
این پرنده زیبا بیندازیم؛ همان پرندهای که خانم «اِلِن ووسالو توکلی»، کسی
که سالها درباره درناهای سیبری مهاجر به ایران تحقیق کرده، به پیشنهاد
«سرزمین من»، نامی ایرانی ـ روسی برایش گذاشت؛ «امید نادیوژنی».
تنها یکی برجا ماند
همین
رنگ سیاه شاهپرهای اولیه بال، یکی از مشخصههای خاص درنای سیبری است. از
میان این دو درنای سیبری که کنار چنگرها هستند، تنها یکیشان وحشی هستند و
آن یکی پرورشی است. حلقه رنگیای که روی پای درنای بال گسترده وجود دارد،
نشان از پرورشی بودن آن است.
خداحافظ فرستنده
این
درنای پرورشی سرنوشت خوبی نداشت. از او یکسال در فریدونکنار نگهداری شد و
نهایتا با درنای سیبری وحشی رهاسازی شد. اما خیلی زود خبر مرگش اعلام شد
چون فرستندهای که به پایش وصل بود فرکانسش قطع شد. این درنا چون بهصورت
طبیعی رشد نکرده بود، توان طی کردن مسافت طولانی مهاجرت را نداشت.
همیشه با هم
جفت
درناها بسیار به هم وفادارند. وقتی درنای سیبری همسری برای خود
برمیگزیند، تا آخر عمر با او میماند و هرگز از هم جدا نمیشوند. نکته
جالب این است که درناها هرگز از اعضای خانوادهشان همسری انتخاب نمیکنند.
به همین دلیل است که درناها پراکنش ژنتیکی بالایی دارند.
امید نادیوژنی