عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با تأکید بر اینکه زندانیان فتنه 88، از
جرم سیاسی عبور و مفسد فیالارض هستند، گفت: اقدامات زندانیان فتنه 88
اصلاً ربطی به جرم سیاسی ندارد.
موسی غضنفرآبادی، نماینده مردم بم در مجلس شورای اسلامی با اشاره به نامه
16 تن از زندانیان فتنه 88 به هاشمیرفسنجانی در تعریف جرم سیاسی،
اظهارداشت: حتی اگر جرم سیاسی هم تعریف شود این افراد نمیتوانند تحت پوشش
جرم سیاسی از ارتکا به جنایاتی که انجام دادهاند، خارج و تبرئه شوند.
وی با تأکید بر اینکه اقدامات زندانیان فتنه 88 اصلاً ربطی به جرم سیاسی
ندارد، تصریحکرد: افرادی که اموال عمومی را آتش زده، ایجاد رعب و وحشت در
بین مردم کرده و با شادکردن دشمنان، دوستان نظام و انقلاب را غصهدار و
موجب قتل تعدادی از هموطنانمان شدند در واقع از جرم سیاسی عبور کرده و از
نظام، انقلاب و قانون اساسی عدول کرده و مفسد فیالارض هستند.
عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با تأکید بر اینکه اقدامات فتنهگران سال
گذشته در قالب یک بحران خود را بروز و نشان داد، یادآورشد: افرادی که این
اقدامات را ایجاد و دشمنان با حمایت مالی آنها را سازماندهی میکردند،
مجازات قانونی اینها روشن بوده و جزو جرائم سیاسی به شمار نمیروند.
وی با بیان اینکه اقدامات محاربانه فتنهگران بسیار صریح، شفاف و روشن است،
خاطرنشانکرد: این افراد طبق قانون مجازات اسلامی و موازین شرعی مجرم
هستند و باید به مجازات قانونی خود برسند و آنهایی هم که مجازات شدهاند،
برای دیگران عبرت باشند.
|
کاش می شد که کسی می آمد
این دل خسته ی ما را می برد
چشم ما را می شست
راز لبخند به لب می آموخت
بشری که حق اظهار عقیده و بیان اندیشه خود را نداشته باشد، موجودی زنده به شمار نمی رود.-شارل دو مونتسکی
انسان به بودن در هر جایی عادت می کند و دیگر برایش سخت است که از آنجا برود. نحوه فکر کردنش هم بعد از مدتی عادت می شود و عوض کردنش سخت است.-جان اشتاین بک
بد گمانی در افکار انسان مانند خفاش در میان پرندگان است که همیشه در سپیده دم یا هنگام غروب که نور و ظلمت به هم آمیخته است بال فشانی می کند.-فرانسیس بیکن
ادامه مطلب ...کشیشی در اتوبوس نشسته بود که یک ولگرد مست و لایعقل سوار شد و کنار او نشستمردک روزنامه ای باز کرد و مشغول خواندن شد و بعد از مدتی هم از کشیش پرسیدپدر روحانی روماتیسم از چی ایجاد میشود؟کشیش هم موعظه را شروع کرد و گفت روماتیسم حاصل مستی و میگساری و بی بند و باری استمردک با حالت منفعل دوباره سرش گرم روزنامه خودش شدبعد کشیش از او پرسید تو حالا چند وقت است که روماتیسم داری؟مردک گفت من روماتیسم ندارماینجا نوشته است پاپ اعظم دچار روماتیسم بدی است
روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود،
نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد.
سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید.
در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود.
مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.
سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد.
ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود.
آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت.
سلیمان(ع)
آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید.
مورچه گفت :
" ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می کند.
خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند از آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می کنم.
خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد.
این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد
من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردم
و به دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب شنا کرده مرا به بیرون آب دریا
می آورد و
دهانش را باز می کند و من از دهان او خارج میشوم."
سلیمان به مورچه گفت :
"وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری آیا سخنی از او شنیده ای ؟"
مورچه گفت آری او می گوید :
ای خدایی که رزق و روزی مرا
درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی کنی رحمتت را نسبت به بندگان با
ایمانت فراموش نکن